گفتاری از حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
چرا بعد از انقلاب شعار ضد ولایت فقیه رایج شد ؟
جواب استاد پناهیان به این سوال با استناد به آیات قرآن.
خلاصه متن سخنرانی:
حسادت نسبت به ولی خدا موجب میشه ریاست ضعیف تر از خودشون رو بپذیرند، مثلا مروان حسادت میکنه به اباعبدالله الحسین (علیه السلام) میره زیر بار یزیی که خودش دو زار آدم حسابش نمیکنه، یزید بچه مروان حساب میشه نه سیاست بلده نه هیچی، ولی چون رقابت داره حسادت داره نسبت به اباعبدالله الحسین (علیه السلام) میره زیر بار یزید. دقیقا چون انسان بی معنویتی هست به همون دلیلی که نمیتونه ولایت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) رو بپذیره مثل آب خوردن ولایت حجاج بن یوسف سقفی رو میپذیره.
حالا من از شما یه سوالی بکنم؛ کسانی که ولایت اولیا خدا رو نمیپذیرند آدمهای بدی اند یا آدمهای خطرناکی هستند؟ دیگه فقط نمیتونم به اینا بگیم آدمهای بد، قاعده داره از توش جاسوس درمیاد وطن فروش درمیاد خودفروش درمیاد همه چی فروش درمیاد، نمیشه هم جلوش رو گرفت. تمایل به ولایت طاغوت از تو دلش درمیاد. من آیه های قرآن این بحث ها رو براتون میخونم.
توی انقلاب ما یه شعاری باب شده "مرگ بر ضد ولایت فقیه" حالا هنوز به بحث فقیه یا امام یا پیغمبرش نرسیدیم، ولی چرا ما "مرگ" میگیم بر کسی که ضد ولایته؟ چون عنصر ضد ولایت عنصر خطرناکیه. این به همین سهولت مثل آب خوردن به ولایت بی اعتنایی میکنه، نوبت ولایت طاغوت که برسه آنچنان محکم میگیردش که آدم خنده اش میگیره. حداقل تو همه جا اینجوری باش. مثل این سازمان مجاهدین خلق تمام مشکلشون روز اول این بود که ولایت فقیه رو نمیتونستند بپذیرند. حتی روی دیوارها مینوشتند "رئیس جمهور خمینی!" ما اون زمان بچه بودیم، میگفتیم مگه اینا با امام رفاقت دارن؟ میگفتند بابا امام رو بگو رئیس جمهور حرفی نیست، چند روز دیگه با انتخابات بعدی عزلش میکنیم یه کس دیگه رو میگذاریم. ولی ولی فقیه اش نکنید نشه بهش دست زد. رئیس جمهورها بروند زیر نظرش... اون وقت اینا ولایت امام خمینی رو نپذیرفتند نتیجه اش چی شد؟ خیلی ساده، ولایت صدام رو پذیرفتند. رفتند به دستور صدام، عراقی شیعه میکشتند، به دستور صدام به ایران حمله کردند. فرمانده نظامی شون شد صدام.
کسی ولایت یاقوت رو نپذیره، ولایت طاغوت رو مثل آب خوردن میپذیره. این تبدیلش میکنه به یه عنصر خطرناک. اون وقت شما میبینید بعضی ها هستند که یک روی ضد ولایی دارند، آدم فکر میکنه اینا آدمهای قُدی اند زیر بار حرف زور نمیرند. اینا آقا بالاسر نمیخوان. آدم اول اینجوری فکر میکنه... این که خیلی خوبه تو زیر بار حرف زور نرو نه علی نه معاویه. ولی اینقدر مثل موم نرمند تو دست معاویه. مثلا عمرسعد، علی بن ابیطالب (علیه السلام) رو نمیپذیرفت میگفت من توی فتنه دخالت نمیکنم... شد نوکر نوکر یزید بن معاویه... آخه یزید از نظر شخصیت اجتماعی آدم پستی بود همون موقع. عمرسعد استاد اخلاق بود، یزید بوزینه باز بود، عبید الله بن زیاد نوکر یزید بود، شد نوکر اون و امام حسین (علیه السلام) رو کشت. چه عنصر خطرناکیه!
آیه قرآن میخونم که مردم همیشه بین دو ولایت اسیرند:
«اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»
دقت کنید به این آیه... میفرماید خدا ولی کسانی است که ایمان آورده اند. خوب خدا هم ولایتش رو به اولیائش میده دیگه که امام صادق (علیه السلام) فرمود:«ولایتُنا ولایةُ الله التی لَم یَبعث نبیٌّ قَطُّ الّا بها» ولایت ما ولایت خداست که هیچ پیغمبری مبعوث نشد مگر با اون ولایت الهی یعنی همه انبیای الهی و چهارده معصوم (علیهم السلام) همه همین جریان ولایت رو دارند، نیابت از ولایت خدا دارند...
«اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ» خوب اینا مشکلشون حله... خوب اونایی که ولایت خدا یا ولایت اولیا خدا رو نمیپذیرند اونا مشکلشون چیه؟ «وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ» مشکلشون اینه که طاغوت رو به ولایت میپذیرند. طاغوت یعنی کسی که خدا نگفته رئیسه. تموم شد... ببینید کسی که کافر میشه اولین مشکلش چیه؟ اولین مشکلش اینه که از نور درمیاد میره تو ظلمت؟ نه، اولین مشکلش اینه که طاغوت رو به ولایت میپذیره. بعد طاغوت چه بلایی سرش میاره؟ «یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ»
از امام زمان (علیه السلام) در روایت هست وقتی ظهور میفرمایند که ولایت طاغوت در جهان در حال اضمحلال باشه...